بسم الله الرحمن الرحیم
و با عرض سلام
فرقه ناجیه کدام است...؟؟
در اکثر نقلهاى حدیث هفتاد و سه فرقه، یک فرقه اهل نجات و بقیه اهل دوزخ شناخته شده است. این مطلب سبب طرح بحث دیگرى درباره مفاد حدیث شده و آن اینکه فرقه ناجیه کدام است؟ در پارهاى احادیث براى فرقه ناجیه دو نشانه زیر بیان شده است:
1-- یکی اینکه گفتند منظور جماعت است.... حالا مقصود از کلمه جماعت ....
یا جمیع مسلمانان است در مقابل یهود و نصارى و مذاهب غیر اسلامى ...
و یا اکثریت مسلمانان است در مقابل اقلیت ....
ولى هیچ یک ازایندو دو پذیرفتنى نیست ...
زیرا لازمه فرض اولی این است که همه مسلمانان اهل نجاتند، و این مطلب با متن حدیث تعارض دارد....
و فرض دومی هم صحیح نیست، زیرا اکثریت به خودى خود دلیل بر حقانیت نخواهد بود، بلکه در طول تاریخ پیوسته جریان برعکس بوده است. یعنى مخالفان پیامبران اکثریت را تشکیل مىدادهاند....
چنانکه قرآن کریم نیز اکثریت افراد را گرفتار انحراف مىداند و خطاب به پیامبر اکرم مىفرماید:
«و ما اکثر الناس و لو حرصت بمؤمنین» ....
«و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون» ...
«و لکن اکثر الناس لا یعلمون» ....
و ....
گذشته از اینهائی که گفتیم ... مقیاس اکثریت، در عمل هم با مشکل مواجه خواهد بود، زیرا در طول تاریخ مذاهب و فرقه ها ، از نظر اکثریت و اقلیت داراى نوسان بودند ...
2-- دیگر اینکه گفتند ... مفاد حدیث در مورد کسانی هست که به روش و سنت من عمل میکنند ....
این تعبیر هم بر چیزى جز آیین و شریعت اسلامى دلالت نمىکند، در این صورت نمىتواند مقیاس شناخت فرقه ناجیه باشد، زیرا هر فرقهاى روش خود را مطابق شریعت اسلام و سنت پیامبر گرامى مىداند....
حدیث سفینه و راه نجات ....
در احادیثى که از طریق شیعه و اهل سنت از پیامبر اکرم روایتشده ،
اهل بیت را آن حضرت به عنوان کشتى نجات معرفی کرده اند ...
چنانکه حاکم در کتاب مستدرک از ابوذر روایت کرده است که در حالى که دست در خانه کعبه آویخته بود مىگفت ...از پیامبر شنیدم که میفرمود:
«ان مثل اهل بیتى فیکم، مثل سفینة نوح من قومه، من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق» ....
موقعیت اهل بیت من در میان شما همانند موقعیت کشتى نوح در میان قوم او است، که هر کس بر آن سوار شد نجات یافت، و هر کس از آن روى برتافت، غرق گردید .....
جناب ابن حجر در معناى حدیث گفته که...
«وجه تشبیه اهل بیت پیامبر به کشتى نوح این است که هرکس آنان را دوست بدارد و آنان را بزرگ بشمارد و از هدایت آنان بهره بگیرد از تاریکى مخالفت با حق نجات خواهد یافت، و هر کس از آنان روى برتابد، در دریاى کفران نعمت الهى غرق و در ورطه طغیان هلاک مىشود» ....
حدیث ثقلین و طریق نجات ....
گذشته از حدیث سفینه، حدیث ثقلین نیز که از روایات متواتر اسلامى است، طریق نجات را روشن مىسازد، و آن پیروى از عترت و اهل بیت پیامبر اکرم است....
و جالب این است که یکى از علماى اهل سنتبه نام الحافظ حسن بن محمد صمغانى در کتاب خود به نام «الشمس المنیرة» پس از نقل حدیث افتراق امت نقل کرده است که مسلمانان از پیامبر اکرمخواستند تا فرقهء ناجیه را به آنان معرفى کند تا از آنها پیروى کنند. پیامبر فرمود ....
«انى تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم به لن تضلوا من بعدى ابدا، کتاب الله و عترتى اهل بیتی، ان اللطیف الخبیر نبانى انهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض» ...
من دو چیز گرانبها در میان شما به یادگار مىگذارم، کتاب خدا و عترتم. این دو از هم جدا نمىشوند تا هنگامى که در کنار حوض کوثر در بهشت به من برگردند ...
و اما ......
تنها فرقه ممتاز اسلامـی که از صدر اسلام تا به حال از موقعیت و جایگاه خاص خویش دفاع نموده « تشیع یا همان فرقهء 12 امامی » مىباشد که پیروان حقیقى اهل بیت عصمت و طهارتبوده و احکام نورانى اسلام و قرآن را تنها از اهل بیت پیامبر گرفته و فقط قول آنان را حجت مىدانند .
در اکثر نقلهاى حدیث هفتاد و سه فرقه، یک فرقه اهل نجات و بقیه اهل دوزخ شناخته شده است. این مطلب سبب طرح بحث دیگرى درباره مفاد حدیث شده و آن اینکه فرقه ناجیه کدام است؟ در پارهاى احادیث براى فرقه ناجیه دو نشانه زیر بیان شده است:
1-- یکی اینکه گفتند منظور جماعت است.... حالا مقصود از کلمه جماعت ....
یا جمیع مسلمانان است در مقابل یهود و نصارى و مذاهب غیر اسلامى ...
و یا اکثریت مسلمانان است در مقابل اقلیت ....
ولى هیچ یک ازایندو دو پذیرفتنى نیست ...
زیرا لازمه فرض اولی این است که همه مسلمانان اهل نجاتند، و این مطلب با متن حدیث تعارض دارد....
و فرض دومی هم صحیح نیست، زیرا اکثریت به خودى خود دلیل بر حقانیت نخواهد بود، بلکه در طول تاریخ پیوسته جریان برعکس بوده است. یعنى مخالفان پیامبران اکثریت را تشکیل مىدادهاند....
چنانکه قرآن کریم نیز اکثریت افراد را گرفتار انحراف مىداند و خطاب به پیامبر اکرم مىفرماید:
«و ما اکثر الناس و لو حرصت بمؤمنین» ....
«و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون» ...
«و لکن اکثر الناس لا یعلمون» ....
و ....
گذشته از اینهائی که گفتیم ... مقیاس اکثریت، در عمل هم با مشکل مواجه خواهد بود، زیرا در طول تاریخ مذاهب و فرقه ها ، از نظر اکثریت و اقلیت داراى نوسان بودند ...
2-- دیگر اینکه گفتند ... مفاد حدیث در مورد کسانی هست که به روش و سنت من عمل میکنند ....
این تعبیر هم بر چیزى جز آیین و شریعت اسلامى دلالت نمىکند، در این صورت نمىتواند مقیاس شناخت فرقه ناجیه باشد، زیرا هر فرقهاى روش خود را مطابق شریعت اسلام و سنت پیامبر گرامى مىداند....
حدیث سفینه و راه نجات ....
در احادیثى که از طریق شیعه و اهل سنت از پیامبر اکرم روایتشده ،
اهل بیت را آن حضرت به عنوان کشتى نجات معرفی کرده اند ...
چنانکه حاکم در کتاب مستدرک از ابوذر روایت کرده است که در حالى که دست در خانه کعبه آویخته بود مىگفت ...از پیامبر شنیدم که میفرمود:
«ان مثل اهل بیتى فیکم، مثل سفینة نوح من قومه، من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق» ....
موقعیت اهل بیت من در میان شما همانند موقعیت کشتى نوح در میان قوم او است، که هر کس بر آن سوار شد نجات یافت، و هر کس از آن روى برتافت، غرق گردید .....
جناب ابن حجر در معناى حدیث گفته که...
«وجه تشبیه اهل بیت پیامبر به کشتى نوح این است که هرکس آنان را دوست بدارد و آنان را بزرگ بشمارد و از هدایت آنان بهره بگیرد از تاریکى مخالفت با حق نجات خواهد یافت، و هر کس از آنان روى برتابد، در دریاى کفران نعمت الهى غرق و در ورطه طغیان هلاک مىشود» ....
حدیث ثقلین و طریق نجات ....
گذشته از حدیث سفینه، حدیث ثقلین نیز که از روایات متواتر اسلامى است، طریق نجات را روشن مىسازد، و آن پیروى از عترت و اهل بیت پیامبر اکرم است....
و جالب این است که یکى از علماى اهل سنتبه نام الحافظ حسن بن محمد صمغانى در کتاب خود به نام «الشمس المنیرة» پس از نقل حدیث افتراق امت نقل کرده است که مسلمانان از پیامبر اکرمخواستند تا فرقهء ناجیه را به آنان معرفى کند تا از آنها پیروى کنند. پیامبر فرمود ....
«انى تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم به لن تضلوا من بعدى ابدا، کتاب الله و عترتى اهل بیتی، ان اللطیف الخبیر نبانى انهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض» ...
من دو چیز گرانبها در میان شما به یادگار مىگذارم، کتاب خدا و عترتم. این دو از هم جدا نمىشوند تا هنگامى که در کنار حوض کوثر در بهشت به من برگردند ...
و اما ......
تنها فرقه ممتاز اسلامـی که از صدر اسلام تا به حال از موقعیت و جایگاه خاص خویش دفاع نموده « تشیع یا همان فرقهء 12 امامی » مىباشد که پیروان حقیقى اهل بیت عصمت و طهارتبوده و احکام نورانى اسلام و قرآن را تنها از اهل بیت پیامبر گرفته و فقط قول آنان را حجت مىدانند .